ليچارديات يه نون خوراضافي

ديگه تکون دادي دست به شورت حرکته ...!!!

نه عزيزم خودت ميدوني که تو ارتباط اصلاً سايز و اندازه مد نظر نيست اونچه مهمه عشق و دوست داشتن.
خوب حالا ؟!!!
آره يه چي تو همين رنج و اندازه ...

">:حميد جون ديگه ريده شده توش ديگه مرد اونروز يارو ميومد ميگفت تو مسجد گوزيدم يا با زن پاسدار خوابيدم... ..نه کيس خوابگاه اميرآباد و اين کس شعرا رو ول کن يه چي بايد بگي که انگار ميخواستند از کون دارت بزنند ميفهمي؟؟... ببين من الان تو خيابونم صدات بد مياد الو ...اروپا رو ديگه بي خيال شو .....حميد بابا برو کانادا يا انگليس......... آره آره.... انگليس هم رفتي کيس گي بده يا تغيير دين... بابا گي ديگه !!!همون کوني خودمون!!! [خنده يارو] انگليسيت هم که نم کشيده .. [چراغ سبز شد]
ببين..... ببين ميتوني همونجا تو ابن کليسا مليساها يه نفر و پيدا کني غسلي چيزيت بده ...آره همينجوري دستاتو به تخمات نگير بلند شي بياي... بابا کيس مجاهدين چيه کسخل توهم.. اينا اينجام کونشون گهيه ميگند تروريستند .. [يارو رفت تو يه مغازه صداش ديگه نميومد]
پشت چراغ قرمز يه ايروني داشت اينا رو با موبايل ميگفت.

دو منار با 28 متر ارتفاع و دو متر قطر , بچه شتر , دو طفلان مسلم .
اونم فقط کار قزويني هاي دوست داشتنيمون :) بابا ايولا.